شیعه کرمانشاه

سایت خبری تحلیلی شیعه کرمانشاه

شیعه کرمانشاه

سایت خبری تحلیلی شیعه کرمانشاه

این سایت قصد دارد با نشر اخبار مقاله مذهب حقه شیعه قدمی خدمتی هر چند کوچک به دوستداران مولا علی انجام داده و با جمع آوری اخبار وهابیون و دشمنان اهداف شوم آنها را
شناسایی و با کمک شما دوستان عزیز چهره این فریب خوردگان را به نسل جوان و نوجوانان
شیعه بشناساند و تبلیغات کثیف این خوارج را خنثی نماید. انشالله

کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه

۸ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

رد پایان‌نامه مغرضانه دانشجوی دکترای دانشگاه "آکسفورد" علیه امیرالمومنین(علیه السلام)

دانشگاه آکسفورد" انگلیس پایان نامه دانشجوی وهابی سعودی تبار را به دلیل کثرت اشتباهات و رفتار بی ادبانه دانشجوی مذکور در جلسه دفاع رد کرد.

کرمانشاه نیوز:دانشگاه آکسفورد" انگلیس پایان نامه دانشجوی وهابی سعودی تبار " عثمان الکلبانی" را به دلیل کثرت اشتباهات و رفتار بی ادبانه دانشجوی مذکور در جلسه دفاع و در مقابل رئیس کمیته دفاع پروفسور "طارق خان" رد کرد.

از بارزترین اختلافات پیش آمده در جلسه دفاع میان این دانشجوی دکترای پژوهش های اسلامی و هیئت دفاع ، تفسیر صفت"الأنزع البطین" در مورد امیرالمومنین (علیه السلام) بود. صفتی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به امیرالمومنین (علیه السلام) نسبت داده است.

رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: اى على(علیه السلام)، خداوند تو را و خاندان و شیعیان و دوستان شیعیان تو را آمرزیده است، پس مژده باد تو را که تو "انزع بطین" هستى، یعنی از شرک بریده‏ اى و از علم سرشارى.( قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یا علی أن الله تعالى قد غفر لک ولأهلک ولشیعتک ومحبی شیعتک ومحبی محبی شیعتک فأبشر فإنک الأنزع البطین منزوع من الشرک بطین من العلم .)

یکی از شبهاتی که معاندین و دشمنان امیرالمومنین (علیه السلام) به خیال خود بر وجود مقدس امیرالمومنین (علیه السلام) وارد کرده اند استناد به روایاتی است که به شکل ظاهری آن حضرت اشاره کرده و به خیال خود برخی ویژگیهای عجیب و نامتناسبی را به آن حضرت نسبت داده اند.

دانشجوی وهابی مذکور این صفت را مانند معاندین امیرالمومنین (علیه السلام) بر معنای ظاهری آن تفسیر کرد و نغوذ بالله مدعی شد که امیر‌المومنین (علیه السلام) کسی بود که «موى جلو سرش ریخته بود (برخی اعراب برای صفات ناپسند از این عبارت استفاده می کنند) و شکمى نامتناسب داشت.»

پروفسور "طارق خان" در جلسه دفاع دانشجوی سعودی اعلام می کند که تفسیرش از این کلمه لغوی و غلط است و معنای دقیق آن "بریده از شرک و سرشار از علم" است . رئیس کمیته دفاع تاکید می کند که برخی از دشمنان امیرالمومنین (علیه السلام) در زمان معاویه که دشمنی زیادی علیه اهل بیت (علیهم السلام) رواج پیدا کرد این تفسیر غلط را از عبارت مذکور رایج کردند تا ضربه ای بزنند، حتی برخی روایات از اتحاد معاویه با خوارج علیه امیرالمومنین (علیه السلام) خبر می دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۳ ، ۱۵:۴۶
شیعه کرمانشاه

فریاد یا حسین (ع) از ناوشکن جماران در خلیج عدن

همزمان با اربعین حسینی مراسم عزاداری چهلمین روز شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش در سی و دومین ناوگروه اعزامی نداجا به شمال اقیانوس هند و خلیج عدن برگزار شد.

کرمانشاه نیوز:این مراسم معنوی و مذهبی با حضور رزمندگان اعزامی ناوگروه مزبور شامل فرماندهان ، افسران ارشد، درجه داران، تکاوران و تفنگداران دریایی بر روی عرشه (پاشنه) ناوشکن تمام ایرانی جماران و ناو پشتیبانی بوشهر برگزار شد.

در این مراسم پرسنل ناوگروه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نداجا) با قرائت زیارت اربعین، حدیث کسا، عزاداری ، سینه زنی و استماع سخنرانی مذهبی یاد و نام بزرگ شهید دشت عاشورا را گرامی داشتند.

در ادامه این مراسم مذهبی که با نظارت دریانوردان و سایر کشتی های تجاری و نفتکش های عبوری ایرانی و خارجی همراه بود ، رزمندگان نیروی دریایی با اقامه نماز جماعت ظهر و عصر و نوحه سرایی باردیگر بر ولایت مداری سفیدپوشان نداجا با امام شهیدان دشت کربلا و شهدای هشت سال دفاع مقدس و آرمان های امام راحل و منویات مقام معظم رهبری تاکید کردند.

این ناوگروه رزمی که ماموریت خود را از منطقه یکم نیروی دریایی ارتش در (بندرعباس) و همزمان با عاشورای حسینی آغاز کرده بود در مسیر انجام ماموریت به منظور تامین امنیت خطوط مواصلاتی کشورمان پس از عبور از تنگه هرمز، راس الکوه، دریای عمان، راس الحد، دریای عربی، جزیره مصیره، راس المدرکه، مجمع الجزایر کوریا و موریا، راس المربط، المکلا، راس الفرتاک، راس الکلب، خلیج عدن، کشور جیبوتی، جاروب، بندر لاسک، شارخط، الشیر، راس الزولوما، الخَور، راس الاراه عبور کرده است .

سی و دومین ناوگروه نداجا تاکنون از جیبوتی و بندر صلاله عمان بازدید داشته است.

ناوگروه مزبور اکنون در حال انجام گشتزنی و رصد عملیاتی تحرکات تمامی شناورهای تجاری و نظامی در منطقه یاد شده به منظور مقابله با اقدامات احتمالی دزدان دریایی است تا امنیت راه های دریایی تامین شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۳ ، ۲۱:۱۹
شیعه کرمانشاه

وقتی پادشاه سعودی برابر نماینده انگلیس گریه کرد

شکی نیست که اگر این کمک‌های سخاوتمندانه انگلیس نبود، "پادشاه شن‌ها" نمی‌توانست بار دیگر در برابر دشمنانش روی پای خود بایستد...
 عبدالعزیز آل سعود سلطان نجد سر خود را در برابر پرسی کاکس نماینده ارشد بریتانیا در عراق تکان داد و با لحنی خفت‌بار و ملتمسانه گفت: حضرت‌عالی پدر و مادر من هستی. غیرممکن است که من لطف شما را فراموش کنم. شما دست من را گرفتید و پرورش دادید و مرا بالا بردید. با یک اشاره و دستور  شما من حتی حاضرم از همه کشورم و مملکتم نیز چشم‌پوشی کنم. 

این تمام واکنشی بود که سلطان عبدالعزیز آل سعود مؤسس خاندان سعودی در برابر توبیخ از سوی یک افسر بریتانیایی توانست از خود نشان دهد. این اتفاق در جریان نشست دوجانبه آن‌ها در کنگره العقیر بود که از روز21 نوامبر 1922 آغاز شد و در جریان آن مرزهای بین سلطنت نجد و کشور عراق و شیخ نشین کویت ترسیم شد. 

علت این توبیخ نیز این بود که ژنرال کاکس تصمیم داشت مناطقی در صحرای السماوه را گرفته و آن را به مرزهای عراق اضافه کند. این در حالی است که آل سعود نظری غیر از این داشت، اما وقتی نسبت به این اقدام اعتراض کرد و آن را اجحافی در حق مرزهای سرزمینی اش خواند، پاسخی توهین‌آمیز را از سوی نماینده بریتانیا دریافت کرد که در واکنش به آن به عجز و لابه افتاد. 

صورت‌جلسه این نشست و توبیخ نماینده ارشد انگلیس و عجز و لابه پادشاه سعودی در اسناد رسمی که ژنرال "هارولد ریچارد پاتریک دیکسون" وکیل وقت سیاسی انگلیس در بحرین تهیه کرده و آن را در روز 26 نوامبر سال 1922 به وزارت خارجه لندن فرستاد، موجود است .

4 دهه بعد هارولد دیکسون یادداشت‌های دیپلماتیک خود در سال‌های متمادی خدمت به عنوان سفیر انگلیس در دولت‌های خلیج ‌فارس که آن را در کتابی با عنوان "کویت و همسایگانش" در سال 1956 در لندن به چاپ رساند، این ماجرا را که در منطقه العقیر روی داد، با جزئیات کامل توضیح داد. چرا که وی در آن زمان به عنوان مشاور و مترجم پرسی کاکس در هیئت مذکور حضور داشت. 

متن نوشته‌های دیکسون در کتاب مذکور به این شرح است :

در روز ششم مذاکرات در العقیر آقای پرسی کاکس صبر خود را از دست داد و عبدالعزیز بن سعود را به انجام اقدامات بچگانه در زمینه پیشنهاد مرزی عشایری بین عراق و نجد متهم کرد. وی عربی را به خوبی بلد نبود، به همین علت من آن را ترجمه کردم. برای من عجیب بود که می‌دیدم سلطان نجد از سوی نماینده ارشد دولت انگلیس مانند یک شاگرد ضعیف و ذلیل مورد توبیخ قرار می‌گیرد . کاکس با لحنی قاطع به ابن سعود گفت که خود وی بدون توجه به هر اعتراضی مرزها را مشخص خواهد کرد.

در این لحظه بود که عبدالعزیز به التماس و اظهار دوستی با کاکس افتاد و گفت که کاکس پدر و مادرش است. او کسی است که وی را پرورش داده و از هیچ به جایی که الان در آن قرار دارد، بالا برده است . وی گفت که آمادگی دارد  در صورت دستور کاکس از نیمی از کشورش و یا حتی تمام آن چشم‌پوشی کند. در این هنگام کاکس خودکار قرمز را برداشت و مرز شبه جزیره عربستان را رسم کرد و نقاط مختلف آن از خلیج ‌فارس تا شرق اردن را توضیح داد. 

هارولد دیکسون در ادامه روایت خود از این نشست می نویسد: حدود ساعت 9 عصر بود، من از این مناظره متعجب بودم، اما عبدالعزیز بن آل سعود بار دیگر درخواست دیدار با پرسی کاکسی را کرد، من نیز با او همراه شدم، دیدم که ابن سعود به تنهایی در مرکز خیمه اش ایستاده است. او با دیدن ما مضطرب شد. 


مدتی بعد با ناراحتی شروع به حرف زدن کرد و گفت: ای دوست من نیمی از مملکت من را گرفتید و بهتر است که بقیه آن را هم بگیرید. مرا رها کن تا به تبعیدگاه بروم، لحظاتی بعد این مرد با جثه بزرگی که داشت و با ناراحتی در برابر ما ایستاده بود، به صورت ناگهانی شروع به گریه کرد. 

موضوع ارتباط بین عبدالعزیز آل سعود و مقامات استعمار انگلیس همواره با ابهامات زیادی همراه بوده است، به همین علت بسیاری از واقعیت‌های این روابط با اطلاعات گمراه کننده مخلوط شده است. 
 
مقامات رسمی سعودی همواره اصرار دارند که نقش انگلیس در ایجاد رژیم آل سعود را به حاشیه رانده یا به کلی نادیده بگیرند، از سوی دیگر روایات مخالفان آل سعود مطالب بلند بالایی را در مورد این روابط مطرح کرده و حتی آن را تا حد توطئه نیز می‌دانند. آن ها حتی اعلام می کنند که خاندان حاکم در عربستان سعودی ریشه‌هایی یهودی دارند در این زمینه می‌توان به کتاب تاریخ آل سعود نوشته ناصر السعید اشاره کرد. 

اما اسناد انگلیسی به ویژه اسنادی که در بخش تاریخی بخش خلیج‌فارس و عمان و مرکز جزیره‌العرب قرار دارد و جان گوردون لوریمر شرق‌شناس و سیاست‌مدار انگلیسی در دو دهه اول قرن بیستم بر تهیه آن ها نظارت داشته، برای ورود به این موضوع منطقی‌تر و منصفانه تر از سایر منابع به نظر می‌رسد. این روایات ماهیت و نقش انگلیس در تأسیس خاندان آل سعود و حاکمیت آن‌ها بر عربستان را نشان می‌دهد. 

البته مکاتباتی که در این مجموعه قرار دارد و شامل تماس‌های دیپلمات‌های انگلیسی در منطقه خلیج‌فارس با رؤسایشان در نیودهلی است، سعی دارند این روایت که بازگشت سوم آل سعود به قدرت در ابتدای قرن بیستم در نتیجه یک طرح برنامه‌ریزی شده انگلیس بوده، را رد کنند.

در مقابل دائرةالمعارف راهنمای خلیج ‌فارس که دولت‌های متعدد انگلیسی در طی 70 سال به صورت محرمانه آن را مختص به اقدامات رسمی خود قرار داده بودند، مجموعه‌ای از مکاتبات را به اطلاع ما می‌رساند که از سال 1902 آغاز شده است. در این نامه‌ها عبدالعزیز آل سعود و همچنین پدرش عبدالرحمن برای وکیل سیاسی انگلیس در بحرین و نمایندگی سیاسی این کشور در بوشهر نوشته و سعی کرده توجه انگلیسی‌ها را به خود جلب کند و پیشنهاداتی را در راستای خدمت‌رسانی به آن‌ها مطرح کند.

البته تمامی این پیشنهادات که در واقع گدایی محبت از طرف انگلیسی بود، از سوی نمایندگان این کشور با هیچ پاسخی مواجه نشد. وکیل سیاسی انگلیس در بوشهر که در آن زمان همان پرسی کاکس بود، در طول یک دهه به خود زحمت نداد به نامه‌های آل سعود پاسخ دهد. 

این در حالیست که در بعضی از این نامه‌ها حتی پیشنهاد شده بود که امارت ریاض نیز زیر نظر شیخ نشین‌ها و دولت های ساحلی درآید که با انگلیس سازش کرده اند و دولت بریتانیا از آن‌ها حمایت می‌کند. عبدالعزیز حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و گفته بود که وکالت سیاسی انگلیس در ریاض را مانند شیخ نشین‌ها و بحرین و کویت و مسقط می‌پذیرد و این وکلا قدرت امر و نهی به عبدالعزیز را نیز خواهند داشت. 

به نظر می‌رسد که عبدالعزیز از حضور خود تحت حمایت شیخ مبارک الصباح در زمان تبعید به کویت درس‌های متعددی گرفته بود. مهم‌ترین این درس‌ها این بود که حاکمیت آن‌ها در کشور و صحرای عربستان تنها با حمایت انگلیس ممکن است و این حمایت ضامن مشروعیت آن خواهد بود و مکر و فریب دشمنان را از آن‌ها دور می‌کند. عبدالعزیز به چشم خود دیده بود که چگونه یک کشتی جنگی انگلیس با توپ‌های خود ارتش ابن رشید در کویت را به چالش کشیده و نزدیک بود که به ‌صورت کامل آن را در اختیار گیرد. 


موضوعی که آل سعود به آن توجه نداشت، این بود که محاسبات انگلیس در حمایت از آل صباح در عربستان منطبق نبود، کویت در آن زمان مهم‌ترین بندر طبیعی در خلیج فارس را داشت، اما ریاض هیچ چیز قابل توجهی نداشت که توجه انگلیس را به خود جلب کند. عربستان در آن زمان روستایی دورافتاده در قلب صحرا بود که تنها ویژگی آن گرد و خاک و جهالت مردمش بود. 

انگلیس همچنین با حمایت از شیخ مبارک زمینه را مهیا می‌کرد تا بتواند مرزهای شمالی این شیخ نشین‌ را گسترده‌تر کرده و آن را تا مرزهای جدید عراق یا عثمانی وقت -که تنها کشوری در خلیج‌فارس بود که انگلیس بر آن تسلط نداشت- بکشاند و بر آب‌های آزاد این منطقه مسلط شود و خلیج‌فارس را یک دریاچه کاملاً انگلیسی قرار دهد که در دو طرفش دولت‌های فارسی و عربی وابسته به بریتانیا حضور داشتند. 

این‌ها عواملی بود که توجه انگلیس را در ابتدای قرن بیستم به کویت معطوف می‌کرد. کویت مانعی بود که عراق را در مرزهای زمینی اش محدود می‌کرد و آن را جز در مناطق خاصی از رسیدن به آب‌های آزاد باز می‌داشت . اما حاکمیت بادیه‌نشین یک سعودی‌ هیچ منفعتی برای انگلیس نداشت.
 
مقاومت انگلیسی‌ها در مقابل آل سعود تا جایی بود که وقتی آن‌ها خبر یافتند عبدالرحمن آن سود (پدر عبدالعزیز مؤسس خاندان سعودی) در ابتدای سال 1905 به کویت سفر خواهد کرد، به وکیل انگلیس در کویت که در آن زمان کاپیتان نوکس بود، دستور دادند که از دیدار با وی خودداری کند . حتی مدت زمان طولانی انگلیسی‌ها هر تماس مستقیم با امیر سعودی را اقدامی نامطلوب قلمداد می‌کردند. 

خفت آل خلیفه در وابستگی به استعمار انگلیس 

البته ذلت شیخ نشین‌های خلیج‌ فارس نیز که انگلیس از آن‌ها حمایت می‌کرد و عبدالعزیز به دنبال ورود در این چارچوب بود، نیز نکات جالب توجهی دارد. منابع تاریخی به زبان انگلیسی موارد جالب و البته روشنگرانه از این وابستگی را نشان می‌دهد. یکی از این اتفاقات در سال 1930 در بحرین روی داد. 

وقتی که لورد جورج ناتانیال کیرزون معاون شاه انگلیس در کشتی هاردینگ به همراه هشت کشتی جنگی دیگر در یک سفر دوره ای شامل مسقط و شارجه و بندر عباس و کویت برای دیدار با شیخ عیسی بن علی بن خلیفه وارد بندر کوچک عربی ارخبیل در بحرین شد، کشتی‌های جنگی غول پیکر انگلیسی قادر به پهلو گرفتن در بنادر کوچک شیخ نشین‌ها نبودند، بنابراین مسافران با قایق‌های کوچک به ساحل آورده می‌شدند. 


سران شیوخ خلیجی برای استقبال از میهمانان گران‌قدر خود اسب هایی را تا داخل آب دریا می‌کشاندند تا هر کدام از میهمانان اروپایی اسبی را سوار شوند تا کفش‌های آن‌ها در تماس با آلودگی‌های ساحل کثیف نشود. 

عناصر یگان دریایی انگلیس نیز در فرود از کشتی‌ها هر کدام سیگاری را روشن می‌کردند تا با این بو‌های بد که از ساحل بلند می‌شد، آن‌ها را آزار ندهد. البته سهمیه لرد کیرزون و افسران ارشدش در خفت میزبان بیشتر از این‌ها بود.

شیخ عیسی به فرزندان خود دستور داد تعدادی از این افراد را بر روی دوش خود سوار کنند، اما کیزرون از این که در هنگام سوار شدن بر دوش این افراد با آن‌ها تماس پیدا کند، خودداری کرد، به این ترتیب شیوخ آل خلیفه در نهایت چاره کار را در این دیدند که به جای وی تخت ساخته شده از طلا و نقره‌ای را که او به صورت اختصاصی از هند آورده بود را بر دوش بگیرند . این تنها یکی از نمودهای گرامیداشت! بریتانیای کبیر از سوی خاندان حاکم در بحرین بود.  

راز فراز و فرود توجه استعمار انگلیس به آل سعود

برای بی‌توجهی انگلیس به آل سعود در ابتدای ظهور عبدالعزیز در عرصه تحولات نجد که در آغاز قرن بیستم شکل گرفت، سه عامل ذکر کرده‌اند:

عامل اول اینکه سعودی‌ها در طول یک قرن پیش چهره بسیار بدی داشتند و یک جماعت تندروی دینی به حساب می‌آمدند. خونریزی ها و شهوت آن‌ها به توسعه ‌طلبی باعث بروز ناآرامی‌ها و هرج‌ومرج زیادی در منطقه شده بود. 

عامل دوم راضی نگه داشتن ترکیه در کوتاه مدت بود، چرا که این کشور نیز تمامیت نجد را وابسته به خود می‌دانست، بنابراین به نفع لندن نبود که با حمایت از صحرانشینان شورشی، خشم استانبول را برانگیزد.سیاست خارجی انگلیس‌ها تا زمانی که سلطنت عثمانی کنترل تنگه داردنیل که گذرگاه دریایی به سمت روسیه بود را  در اختیار داشتند، حساب ویژه‌ای برای آن‌ها باز کرده‌ بود.
  
سومین عامل خودداری انگلیس‌ در حمایت از عبدالعزیز این بود که جنبش شورشی وی که به دنبال شکست دادن ابن رشید وابسته به عثمانی‌ها بود، در ابتدا شانس بسیار کمی برای موفقیت داشت و امکانات دو طرف بسیار متفاوت بود . وکیل سیاسی انگلیس در کویت در تاریخ 30 سپتامبر 1904 نامه‌ای را به نمایندگی انگلیس در بوشهر نوشت و در آن نامه ذکر کرد که احتمال این که آل سعود بتواند بدون کمک خارجی موقعیت خود را در منطقه تقویت کند، بسیار بعید است. این بدان معناست که آن ها در کوتاه‌مدت ساقط خواهند شد. به همین علت آل سعود چاره‌ای نداشت و مجبور شد برای حل مشکلاتش  به امیر کویت پناه ببرد. 

نماینده انگلیس در کویت توضیح می‌دهد که چگونه مبارک به صورت هفته‌ای کمک‌هایی را شامل تسلیحات و مهمات و آذوقه برای ریاض ارسال می‌کرد. 

ناظران مسایل بین المللی می‌بیند که دولت انگلیسی هند در سیاست‌های خود در قبال خلیج‌فارس تناقض‌های زیادی با سیاست های وزارت خارجه لندن داشت. این دولت با وجودی با وجود اینکه از اهداف مبارک الصباح امیر کویت در حمایت از عبدالعزیز امیر ریاض اطلاع داشت، اما مانع این اقدامات نشد . شیخ مبارک به دنبال آن بود تا با تحریک آل سعود و سرزمین نجد آن را نیز تحت کنترل خود بگیرد. مبارک تصور می‌کرد که عبدالعزیز عروسکی است که می‌تواند با آن هر کاری بکند.

در نامه‌ای که نماینده انگلیس در بوشهر در تاریخ 24 ژوئن 1904 از سوی دولت انگلیسی هند دریافت کرد، آمده بود که به نفع انگلستان نیست که انتقال سلاح به دست آل سعود که دشمن ابن رشید از حامیان سلطنت عثمانی است، متوقف شود. دولت هند همچنین به صورت غیرمستقیم آل سعود را تشویق به مبارزه با ابن رشید می‌کرد. 

این تشویق برای آل صباح مستقیم و همگام با برنامه‌های سنتی و سیاست‌های انگلیس در قبال شیخ نشین‌های عربی بود. لندن همواره سعی می‌کرد امارت‌های کوچک قبیله‌ای که با هم درگیر هستند ایجاد کند و به ‌این ‌ترتیب همه آن‌ها را تحت کنترل داشته باشد. 

این تناقض در سیاست‌های لندن و دولت انگلیسی هند در توجه به نقش امیر ریاض تا حدود سال‌های قبل از جنگ جهانی اول باقی ماند. در این زمان اختلافات آن‌ها کاملاً به نفع دولت انگلیسی هند به پایان رسید، چرا که ترکیه خود نیز به محور دشمنان لندن در جنگ پیوسته بود. 

در سپتامبر 1914 که بریتانیا متوجه شد این صحرانشین سعودی که به مدت 12 سال همچنان نامه‌های عاشقانه برای آن‌ها می‌نویسد باید اندکی مورد توجه و اهتمام قرار گیرد . به این ترتیب وزارت خارجه انگلیس تصمیم گرفت نماینده سیاسی سابق خود در کویت یعنی کاپیتان ویلیام شکسپیر را که تنها دیپلمات انگلیسی بود که قبل از این با عبدالعزیز دیدار کرده و او را از نزدیک می‌شناخت، به عربستان بفرستد تا در زمینه امضای توافق‌نامه‌ای برای به رسمیت شناخته شدن حکومت نجد و الاحساء و القطیف و الجبیل و اطراف آن با عبدالعزیز مذاکره کند. انگلیس در مذاکرات تعهد کرد که از شخص عبدالعزیز و حاکمیت او حمایت کند و در مقابل عبدالعزیز نیز تعهد کامل داد که هیچ تصمیمی در سیاست خارجی یا اقتصاد خود بدون موافقت لندن اتخاذ نکند و تمام پیشنهادها و نصیحت‌های لندن را بدون ملاحظه اجرا کند. 

هدف اصلی انگلیس از امضای این توافق‌نامه این بود که آل سعود را با دشمنان ترک خود و هم پیمان آن‌ها در حائل یعنی آل رشید درگیر کند. به این ترتیب جنگ با عثمانی‌ها به صورت نیابتی به جنوب عراق کشیده شد تا جایی که انگلیس نیروهای خود را بعدها از هند به خاورمیانه منتقل کند.


انگلیسی‌ها از این توافق‌نامه هدف ویژه دیگری هم داشتند و آن این بود که شیوخ وهابی فتوای تحریم پیوستن نظامیان عرب به ارتش ترکیه را صادر کنند و عناصر این ارتش را به جدا شدن از آن دعوت کنند. 

این در حالی بود که نظامیان عرب در ارتش عثمانی به ویژه در عراق و شام بیشتر نیروهای این ارتش را تشکیل می‌دادند . مفتی وهابی در نتیجه این خواسته‌ای انگلیس بهانه‌ای برای صادر کردن این فتوا تراشیده و مدعی شد از آنجا که ترکیه در مبارزات خود، به کافران یعنی آلمانی‌ها دست دوستی داده، باید مسلمانان از ارتش آن خارج شوند. این فتوای دینی سهم ویژه وهابیت در دستور کاری انگلیسی‌ها را نشان می‌داد.  

در راستای همین کمک ها بود که پرسی کاکس که اصالتی یهودی داشت، لقب شوالیه را از سوی دولت فخیمه انگلیس به امیر عبدالعزیز آل سعود داد. به این ترتیب انگلیس حاکم وهابی ریاض را "سِر عبدالعزیز بن سعود" خطاب می‌کرد و اسناد انگلیسی تا چند سال به این صورت نوشته می‌شد. البته عبدالعزیز هرگز برای خود از لقب "سِر" استفاده نکرد و مدالی را که انگلیسی‌ها به وی داده بودند را یک روز پوشید تا آن‌ها بتوانند از او عکس بگیرند و بعدها دیگر هرگز از آن مدال نیز استفاده نکرد.  

انگلیس قصد داشت عبدالعزیز آل سعود و حامیانش را به نفع خود وارد مناسبات منطقه‌ای کند. این اقدام از لحاظ تاریخی با تلاش‌های نماینده ارشد انگلیس در مصر یعنی "سِر هنری مک ماهون" همزمان بود و او سعی می‌کرد جماعت هاشمی ها به رهبری حسین ‌بن‌ علی شریف مکه را وارد این درگیری‌ها کند.  

وقتی انگلیس مانع سقوط آل سعود شد

البته حساب کردن بر روی عبدالعزیز جواب نداد و قوای او در برابر قبایل شمر در معرکه جراب در 17 ژانویه سال 1915 شکست خوردند و شش‌ماه بعد نیز شکست سخت‌تری از قبایل عجمان در منطقه کنزان دریافت کرد. در این درگیری‌ها عبدالعزیز زخمی شد و سعد برادر کوچک‌تر وی کشته شد. 

به این ترتیب آل سعود به خروس بی‌پر تبدیل شد و بدترین دوران خود را پشت سر می‌گذاشت. انگلیس حتی در مورد مسائل داخلی عربستان نیز روی آن حساب نمی‌کرد چه برسد به مسائلی در سطح سیاست جهانی. در این فضا قبیله عجمان در شمال نجد و قبیله المره در جنوب آن شورش کردند و الاحساء غیر از الهفوف و القطیف کاملا از تسلط آل سعود خارج شد. 

حاکمیت نوپای آل سعود در حال تجزیه بود، اما انگلیس از خوش‌شانسی عبدالعزیز به وعده‌هایی که در توافق‌نامه با این کشور داده بود عمل کرد و آن‌ها را در سال 1915 با 300 اسلحه ترکی و 10000 روپیه تجهیز کرد. این کمکها در سال 1916 افزایش یافت و به 1000 اسلحه و 200 هزار گلوله و 20 هزار جنیه استرلینی رسید. این مبلغ در اوایل دهه 20 از قرن گذشته به 60 هزار جنیه رسید. 

شکی نیست که اگر این کمک‌های سخاوتمندانه انگلیس نبود، "پادشاه شن‌ها" نمی‌توانست بار دیگر در برابر دشمنانش روی پای خود بایستد و در نهایت تسلیم قبیله عجمان یا مخالفانش در الاحساء می شد. در این صورت نقشه خاورمیانه در قرن بیستم کاملاً تغییر می‌کرد و نامی از مملکت آل سعود باقی نمی‌ماند. 

در مدت 30 سال یعنی از زمان امضای معاهده دارین در سال 1915 با پرسی کاکس تا حدود سال 1945 و امضای معاهده جدید با فرانکلین روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا بر روی کشتی کوینسی، عربستان بنده مطیع انگلیس بود. بنابراین صحنه‌ای که هارولد دیکسون از عتاب پرسی کاکس بر عبدالعزیز در بندر العقیر ترسیم می کند خیلی هم عجیب نیست
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۳ ، ۲۲:۴۷
شیعه کرمانشاه

بررسی ادعای حمله هوایی ایران به مواضع داعش با صباح زنگنه

صباح زنگنه روز سه شنبه هفته جاری، نشریه آمریکایی هافینگتون پست به نقل از یک مقام آمریکایی اعلام کرد که ایران مواضع داعش را در نزدیکی مرزهای خود با عراق بمباران کرده است.

 کرمانشاه نیوز:از سوی دیگر جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا پس از گردهمایی کشورهای عضو ائتلاف بین‌المللی علیه داعش در بروکسل، با طفره رفتن از تایید خبر حمله هوایی ایران، گفت که «این یک امر بدیهی است که ایران مصمم به مبارزه با گروه داعش در مکان و جای خاصی باشد و این مساله تاثیر مثبتی دارد، ولی ما با این کشور در این نبرد هماهنگی نمی‌کنیم".

مرضیه افخم، سخنگوی وزارت خارجه ایران درباره ادعای حمله هوایی ایران به مواضع داعش گفت: هیچ گونه تغییری در سیاست ایران در ارائه کمک و مشورت به مسوولان عراقی در مقابله با تکفیری‌ها و داعش اتفاق نیفتاده است و خبر مربوط به همکاری‌ها در خصوص مسایل نظامی را تایید نمی‌کنم در عین حال ایران در همان حدی که کمک‌های نظامی‌اش را در چارچوب مقررات بین‌المللی داشته است، دارد و به ارائه مشورتها نیز می پردازد.

اما دلیل مطرح شدن چنین خبری در فضای رسانه ای غرب چه بود؟ دلیل حساسیت های موجود درباره حضور ایران در مبارزه با داعش چیست؟

صباح زنگنه، کارشناس روابط بین الملل با رد خبر حمله هوایی ایران به داعش می گوید: اگر روزی ایران علیه مواضع داعش در عراق حضور پیدا کند تنها به دو دلیل است، یکی درخواست کمک دولت عراق از ایران و دیگر اینکه ایران همواره با تروریسم مبارزه کرده است.

صباح زنگنه اظهار کرد: ایران معتقد است که همکاری با دولت و مردم عراق برای مبارزه با تروریسم و داعش یک امر مسلم و قابل قبول است و دفاع از مردم عراق، وحدت و یکپارچگی و همچنین دفاع از همه مردم اعم از شیعه و سنی یا کرد در برابر تروریسم یک وظیفه انسانی است و همسایگی ایران با عراق بر این وظیفه تأکید می کند.

او حضور ایران در عراق را منوط به چند شرط دانست و افزود: خطری که تروریسم متوجه کشورهای منطقه می کند باید در کانون خطر با آن مقابله کرد، اما مقابله ایران مشروط به چند شرط است، شرط اول درخواست دولت عراق است، شرط دوم عدم حضور نیروهای نظامی ایران به صورت عملیاتی و اجرایی و بیشتر به صورت مشاورین، سازماندهی و کمک به تجهیزات است.

صباح زنگنه ادامه داد: حضور مشاوره ای ایران در عراق به صورت صریح و روشن اعلام شده و مشخص است که به درخواست دولت عراق بوده و هست. کردها و احزاب کرد از ایران درخواست کمک کرده اند و به موقع از سوی ایران عمل شده است.این کارشناس مسایل بین الملل، تصریح کرد: کشورهای غربی گاهی به خاطر منافع مشخصی، تبلیغات راه می اندازند و تلاش می کنند، نشان دهند که آنها هم با تروریسم مبارزه می کنند، اما تروریست های مدنظر آنها، کسانی هستند که صرفا به اتباع آنها لطمه می زنند، اما ایران تفاوت دارد و تعدی به مردم همسایه خود را غیر قابل قبول می داند.

او حمله هوایی ایران به مواضع داعش را بعید دانست و اظهار کرد: حمله هوایی در عرف نظامی، حمله ای نیست که بتواند کارساز باشد لذا کمتر در برنامه ها، سیاست ها و دکترین نظامی ایران جای دارد. مبارزه با گروه های تروریستی که به صورت جنگ چریکی و درون شهری پنهان می شوند هرگز از طریق حمله های هوایی از بین نرفته اند و نمی روند، تجربه جنگ های گوناگون آمریکا در ویتنام، برمه و سایر کشورها همین مساله را نشان می دهد که حمله های هوایی در برابر جنگ های چریکی و شهری کارآیی ندارد؛ بعید می دانم که ایران به این نوع حمله ها متوسل شود، کسب اطلاعات هوایی یک امر دیگری است، اما استفاده از نیروی هوایی برای مبارزه با نیروهای چریکی پنهان در شهرها هرگز جزو عقیده نظامی ایران نبوده است.

صباح زنگنه پاسخ به اینکه در شرایط کنونی عراق، بهترین کمک ایران به این کشور چیست؟ گفت: ایران می تواند از طریق هواپیماهای بدون سرنشین، کسب اطلاعات ماهواره ای و همچنین اطلاعات صحیح از جایگاه، حجم، نوع تسهیلات، جهت گیری ها و رفت و آمدهای داعش به عراق کمک کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۹:۳۱
شیعه کرمانشاه

مفتی وهابی: باید تا قیامت "یزید بن معاویه" را لعن کنیم 

آیا کسی مانند "مسلم بن عقیه" [لعنة الله علیه] که چنین حرفی را می زند، اسحقاق لعن شدن تا روز قیامت را ندارد؟! بدون شک دارد زیرا حرف او در نهایت پستی و رذالت است و شکی در آن نیست که اسحقاق لعن شدن را دارد.

کرمانشاه نیوز:

سعد دریهم مفتی وهابی که از سرشناس ترین اساتید دانشگاه عربستان سعودی به شمار می رود در مطلبی نوشت: باید تا روز قیامت "یزید بن معاویه" را لعن کنیم.

وی با انتشار این مطلب در صفحه شخصی اش در سایت تویتر، افزود: "یزید بن معاویه" با فعل قبیح و زشتی که در حق اهل مدینه مرتکب شد، استحقاق لعن شدن تا روز قیامت را پیدا کرد. لعن کردن وی، باید نسل به نسل به آیندگان ما هم برسد.

این مفتی وهابی همچنین در مطلب خود نوشت: "مسلم بن عقیه" [لعنة الله علیه] در آخرین لحظات قبل از مرگش هنگامی که در بستر مرگ بود، به اطرافیانش گفت «بعد از گفتن شهادت لا إله إلا إلله، هیچ یک از اعمالم را به اندازه کشتن اهل مدینه و به تاراج بردن اموالشان و تجاوز به نوامیسشان برایم را دوست نداشتم!» 

«سعد دریهم» افزود: آیا کسی مانند "مسلم بن عقیه" [لعنة الله علیه] که چنین حرفی را می زند، اسحقاق لعن شدن تا روز قیامت را ندارد؟! بدون شک دارد زیرا حرف او در نهایت پستی و رذالت است و شکی در آن نیست که اسحقاق لعن شدن را دارد.

لازم به ذکر است، این مطلب «سعد دریهم» با واکنش های بسیار زیاد و متفاوتی مواجه شد. بسیاری از کاربران جهان عرب به ویژه کاربران سعودی با او اعلام موافقت کرده و مطالبش را منطقی و درست توصیف کردند و بسیاری نیز مخالفت خود را با این مطلب بیان کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۰۱:۱۵
شیعه کرمانشاه

"گینس" به کربلا بیاید و رکوردهای اربعین را ثبت کند 

مراسم عزاداری که در أربعین حسینی علیه السلام برگزار می شود، بزرگ ترین مراسم عزاداری و سوگواری در جهان به شمار می رود. در طول 13 قرن گذشته، برای هیچ شخصیتی در جهان تاکنون چنین مراسمی برگزار نشده است

کرمانشاه نیوز:

عامر عبدالجبار اسماعیل وزیر سابق حمل و نقل کابینه عراق که در حال حاضر از فعالان سیاسی و رسانه ای در این کشور به شمار می رود در جدید ترین مقاله خود از مقامات و مسئولان مؤسسه "گینس" درخواست کرد که به کربلا بیایند و رکوردهایی که در أیام أربعین حسینی علیه السلام در عراق رخ می دهد را در کتاب "گینس" ثبت کنند.

وی در مقاله خود به بیش از 9 اتفاق مهمی که در نوع خود رکورد جهانی به شمار می رود اشاره کرد که در ذیل به برخی از آنها اشاره کرده ایم:

1- تعداد میلیونی زائران که با پای پیاده مسافت زیادی را به سمت شهر کربلا طی می کنند. آمار دقیقی از تعداد این افراد در دست نیست اما برخی بررسی هایی که سال گذشته انجام شد نشان می داد بین 15 تا 20 میلیون نفر برای زیارت أربعین به کربلا می روند. این آمار پر جمعیت ترین در نوع خود است.

2- خدماتی که در زمینه ارائه غذا، نوشیدنی، محل استراحت و خواب، درمانی و بهداشتی و غیره ارائه می شود در نوع خود بی سابقه و بی نظیر است و جا دارد در این زمینه هم رکوردی ثبت شود بخصوص اینکه همه این خدمات به طور رایگان ارائه می شود.

3- طول سفره های اطعام که برای زائران پهن می شود، در نوع خود بی نظیر است و طولانی ترین سفره های جهان به شمار می رود.

4- تعداد خیمه هایی که در مسیر نصب می شود. آمار دقیقی از تعداد این خیمه ها در دست نیست اما بدون شک هیچ کس نمی تواند انکار کند که در هیچ جای جهان این تعداد خیمه در یک مدت زمان معیین در یک مسیر پهن شده است.

5- خدماتی که هتل ها و مسافرخانه ها ارائه می دهند نیز در نوع خود اقدامی بی سابقه است که در هیچ هتل یا مسافرخانه ای در جهان اتفاق نمی افتد.

6- پیاده رویی أربعین بزرگ ترین و بی نظیر ترین اقدام و فعالیت دینی در سراسر جهان به شمار می رود که جا دارد این مسأله نیز در کتاب رکوردها ثبت شود. بخصوص اینکه طولانی ترین مسیر در این مراسم طی می شود و در هیچ جای جهان تکرار نشده است.

7- مراسم عزاداری که در أربعین حسینی علیه السلام برگزار می شود، بزرگ ترین مراسم عزاداری و سوگواری در جهان به شمار می رود. در طول 13 قرن گذشته، برای هیچ شخصیتی در جهان تاکنون چنین مراسمی برگزار نشده است.

8- بسیاری از اتفاقات و وقایعی که در مسیر پیاده رویی در أربعین رخ می دهد در نوع خود بی سابقه و بی نظیر است که می تواند در کتاب رکوردها ثبت شود. به عنوان یک مثال ساده و کوچک می توان به پیاده رویی یک پیر مرد یا پیر زن 85 ساله اشاره کرد که بیش از هزار کیلومتر را طی دو هفته به سمت کربلا می پیماید. تصور این کار بدون شک حتی از نظر علمی و پزشکی مشکل به حساب می آید.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۰۱:۰۰
شیعه کرمانشاه

قسمت پایانی سریال شهرداری منطقه 5 و دوستان

طبق اخباری که از گوشه و کنار شنیده می شود گویا عده ای از نمایندگان شورای شهر با استاندار دیدار کرده و قول برکناری شهردار منطقه 5 را به ایشان داده اند.

کرمانشاه نیوز:در اینکه کار شهردار مورد نظر بسیار زشت بوده شکی وجود ندارد ولی تاسف بار تر از آن نبود هماهنگی بین مسئولان برای تصمیم گیری در یک مورد ساده است.چه دلیلی دارد از کار این شهردار محترم دفاع کرد؟ آیا کسی که از او دفاع می کند به نحوی عمل زشت او را تایید نمی کند؟شاید اگر در نقطه ای دیگر از این جهان پهناور همچنین اتفاقی می افتاد کسانی که به نوعی در انتخاب شهردار متخلف نقشی داشتند بدون ذره ای مکث ،برای عذر خواهی از افکار عمومی دست به استعفا می زدند.اما در کرمانشاه پس از این که مدتی از این اتفاق گذشته تازه اعضای محترم شهر به استاندار قول رسیدگی می دهند .آیا عجیب نیست؟

البته می شود از جنبه دیگری هم این تعارفات شورای شهر را با این شهردار عزیز و شاید دیگر زیر مجموعه های شهرداری را بررسی کرد.مثلا شاید خدای ناکرده انتخاب بعضی از کارکنان شهرداری از روی دوستی بوده و اینک در رو دربایست دوستانه قرار گرفته اند!!

اگر به فرض محال که اینگونه هم باشد پس نباید به شهردار مورد نظر خرده گرفت چون حمایت از ایشان از سوی بعضی از اعضای شورا بسیار بیشتر از عمل ایشان در قبال دانشگاه زشت تر بوده چون در قضیه دانشگاه عده ای از شهروندان فرهیخته رنجیده خاطر گردیدند ولی این حمایت نابجا حقوق شهروندی همه کرمانشاهی ها را زیر سوال می برد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۳ ، ۰۱:۵۸
شیعه کرمانشاه

گروه‌های تکفیری هم به اسلام و هم به مسلمین و هم به بشریت ضربه می‌زنند

مرجع تقلید جهان تشیّع با اشاره به برگزاری کنگره جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای جهان اسلام گفت: علمای جهان اسلام به دنبال خشک کردن ریشه‌های تفکر تکفیری هستند.

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی

کرمانشاه نیوز:آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کنگره جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری که صبح امروز در قم آغاز به کار کرد با اشاره به اینکه بیش از علمای جهان اسلام از 83 کشور در این کنگره شرکت کرده‌اند، اظهار کرد: در این کنگره می‌خواهیم درباره یکی از مشکلات بزرگ جهان اسلام، یعنی اعمال و افعال شوم تکفیری‌ها سخن بگوییم.

وی ادامه داد: این گروه‌های تکفیری هم به اسلام و هم به مسلمین و هم به بشریت ضربه می‌زنند و وظیفه ما این است در این شرایط انگیزه‌های این گروه منحرف را بررسی کنیم و افکاری را که آن‌ها را به طرف جهنم سوق می‌دهد شناسایی کنیم و آن‌ها را خشک کنیم.

این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: تا کی بنشینیم و شاهد هتک حرمت نوامیس مسلمانان و کشتار آنان باشیم. اسلام که دین محبت و مهربانی است را دین خشونت معرفی کرده‌اند، ما باید به دنیا نشان دهیم که اسلام با این جریان‌ها ارتباطی ندارند و علمای جهان اسلام به دنبال خشک کردن ریشه‌های این جریان هستند.

ادامه سخنرانی آیت‌الله مکارم شیرازی به زبان عربی انجام شد.

بر اساس گزارش ستاد خبری کنگره جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام، آیت الله ناصر مکارم شیرازی در بخش عربی سخنرانی خود در افتتاحیه کنگره جریان افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام اظهار داشت: ما در این اجلاس برای خود سه خط قرمز را ترسیم کرده‌ایم که عبارت است از اول دوری از مسائل سیاسی مورد اختلاف و بحث در مساله تکفیر و غلو از دید فقهی و اسلامی، دوم عدم طرح هرگونه بحثی در مورد مسائل اختلاف‌انگیز مذهبی حتی در یک کلمه بلکه باید همه ما دست بر دست هم قرار دهیم و تبادل افکار در مورد خطر تندروی و تکفیر داشته باشیم و سوم احترام به مقدسات همه مذاهب اسلامی و بعد از این ملاحظات به اصل بحث برمی‌گردیم.

وی ادامه داد: جهان اسلام در دوره اخیر شاهد حمله وحشیانه‌ای سرشار از خشونت بوده که بی‌سابقه است و این سبب برافروختن جنگ‌های خونین می‌شد که شهرهای آباد مسلمانان ویران و آثار اسلامی تخریب شده است و از جمله مساجد و قبور اولیای الهی و هزاران نفر از مسلمانان از خانه و کاشانه خود آواره شدند که در میان آن‌ها کودکان و زنان بسیاری بودند و به ناموس بسیاری از مسلمان‌ها و غیرمسلمان‌ها تجاوزاتی صورت گرفت.

استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: این گروه‌ها به حق تجسم آیه شریفه‌ای هستند که می‌فرماید؛ اگر قدرت بیابند تلاش می‌کنند که در زمین فساد ایجاد کنند.

وی ادامه داد: اسف‌بار آن است که این مساله بهانه‌ای در دست دشمنان اسلام شده است برای آنکه اسلام را به دین بربریت و خشونت متصف کنند، تصادفی نیست که مخالفان اسلام اصرار دارند نام دولت اسلامی را روی دانش بگذارند. این تشکیلات، تشکیلاتی انحرافی است که نه دولت است و نه اسلامی بلکه نامی از پیش خود درآوردن است که دشمنان اسلام با هدف حمله به اسلام بر آن گذاشته‌اند.

آیت‌الله مکارم شیرازی بیان کرد: بعد از این هجمه، از بین بردن آن با وسایل و ابزارهای نظامی و سیاسی ممکن نیست بلکه باید همه تلاش کنیم علمای دینی کنار هم جمع شود و مسائل اعتقادی و اندیشه‌ای که این‌ها مطرح می‌کنند و سبب جذب جوانان می‌شود مورد بررسی قرار گیرد.

استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: ما می‌بینیم که پیامبر در جامعه جاهلی مبعوث شد و دارای مظاهر خشونت و تندروی بود در جامعه‌ای که شاهد قتل‌ها و غارت‌ها بین مردم آن زمان بودیم جامعه‌ای که زن را ننگ و شر می‌دانست و زنده به گور کردن دختران در آن تبدیل به عادت شده بود و فرزندان خود را از بیم فقر می‌کشتند و جنایت‌های دیگری که مرتکب شدند.

وی خاطرنشان کرد: در چنین جامعه‌ای پیامبر اکرم (ص) به عنوان رحمة للعالمین مبعوث شد و جامعه‌ای که در لبه پرتگاه آتش بود را نجات داد. خداوند قرآن را بر قلب پیامبر نازل کرد و امروز این کتاب آسمانی بدون هیچ‌گونه تحریف و تغییری در دست ماست و مانند نور مبینی آن جامعه جاهلی را روشن کرد و آن‌ها را به راه‌های صلح‌آمیز رهنمون ساخت و با ظهور این نعمت همه مسلمان‌ها با یکدیگر برادر شدند.

آیت‌الله مکارم شیرازی اظهار داشت: اسلام غیرمسلمانانی را مخاطب قرار می‌دهد که هرچند به احکام اسلام ایمان ندارند اما در جنگ با مسلمان‌ها نیز نیستند و می‌فرماید با کسانی که با شما نبرد کرده و شما را از دیار خود خارج نمی‌کنند با عدالت رفتار کنید و قرآن کریم در جای دیگری مسلمانان را از دوستی با کسانی که با ما نبرد کرده و از دیارشان خارج می‌کند نهی می‌کند.

آیت‌الله مکارم شیرازی با بیان اینکه قرآن کریم ارتباط بین مسلمانان و غیرمسلمانان را نیز مشخص کرده است، می‌گوید سیاه و سفید و مسلمانان از هر زبان و نژادی زیر پرچم اسلام قرار می‌گیرند.

استاد حوزه علمیه قم از آغاز عصر جاهلیت جدید به دلیل غفلت مسلمانان خبر داد و گفت: غفلت مسلمانان سبب شده است که جماعتی از گمراهان به نام تکفیری‌ها شروع به نابودی نعمت‌ها و فتنه در زمین کنند.

وی تصریح کرد: آن‌ها هر کسی غیر از خود را کافر حربی دانسته و مرتد اعلام می‌کنند و زن و ناموس و عرض او را مباح می‌دانند و دست به جنایاتی زدند که به ذهن کسی خطور نمی‌کند. آن‌ها نام اسلام را بر جاهلیت شوم خود قرار داده است و برای مشوه کردن چهره اسلام هر کاری که توانستند انجام دادند.

آیت‌الله مکارم شیرازی بر بررسی منابع اصلی این پدیده تأکید کرد و گفت: براساس آیاتی از قرآن سخنرانی من شکی نیست که خطاب به افراد افراطی ایراد می‌شود.

وی با اشاره به محکومیت خشونت این افراد تندرو توسط بسیاری از اتباع عقاید سلفی گفت: مفتی اعظم پادشاه عربستان دو فتوای مهم در این زمینه صادر کرد که در فتوای اول می‌گوید، اندیشه‌های تروریستی که به فساد در زمین منجر می‌شود ربطی به اسلام ندارد و تصریح کرده است که این‌ها اهل جهنم هستند و در فتوای دوم اعمال تروریستی را به شدت محکوم کرده و خواستار قصاص مرتکبان این جنایت‌ها شده‌اند که این رفتار قابل تقدیر است و امید می‌رود آغازی برای اجماع علمای مسلمانان بر ضد تکفیری‌ها شود چراکه ما باید از شر افراد تندروی غیرمسلمان نسبت به افرادی که در صلح به سر می‌برند جلوگیری کنیم.

آیت‌الله مکارم شیرازی با اشاره به اظهارنظر پاپ در مورد وجوب واکنش مراجع اسلامی نسبت به حملات تکفیری‌ها بر ضد غیرمسلمان‌ها نیز گفت: من در نامه‌ای که به وی نوشتم تأکید کرده‌ام که این اعمال حرام است و شما هم نباید به تحریم حملات علیه غیرمسلمان‌ها اکتفا کنید بلکه باید به طور یکسان از مسلمان‌ها و غیرمسلمان‌ها دفاع کنیم که او هم نامه‌ای فرستاد و ضمن تشکر حملات انجام‌شده علیه بشر را محکوم کرد.

این مرجع تقلید به سه دسته از دلایل انحراف تکفیری‌ها از حق اشاره کرد و گفت: اولین بحث استبداد رأی است به این معنا که تکفیری‌ها عملا درک کتاب و سنت را به انحصار خود درآوردند و می‌گویند مفهوم شرک و ایمان و توسل و بدعت‌‌ همان چیزی است که ما اعلام می‌کنیم و همه مسلمان‌ها باید مطیع ما باشند و هر کسی که تمرد کند مستحق قتل خواهد بود. آن‌ها مخالفان نظر خود را حتی علمای سلف را کافر می‌پندارند.

وی تصریح کرد: یکی از علل اصلی فعالیت‌های جنایتکارانه تکفیریان همین استبداد رأی است اگر آن‌ها به آیه قرآن کریم در مورد مشورت با علمای بزرگ عمل می‌کردند خود را از این راه پرسنگلاخ نجات می‌دادند و به راه مستقیم برمی‌گشتند.

آیت‌الله مکارم شیرازی ادامه داد: دومین دلیل خطای آن‌ها در به کارگیری روش ایمانی به برخی آیات قرآن و کفران برخی آیات دیگر است، ما اعتقاد داریم این منشأ بسیاری از مشکلات کنونی است و جهان اسلام را دچار صدمات زیادی کرده است.

وی ادامه داد: آن‌ها تنها بخشی از آیات قرآن کریم که موافق نظرات خودشان است را انتخاب کرده و آیات دیگر را که مخالف نظر آنهاست را توجهی نمی‌کنند. به طور مثال آن‌ها استدلال می‌کنند که قرآن از زبان پیامبر می‌گوید، من برای خود نفع و ضرری نمی‌بینم مگر آنچه خداوند می‌داند و اگر از غیب خبری داشتم برای خود خیر کثیر جمع می‌کردم. این در حالی است که آن‌ها به بخش دیگری از آیات قرآن کریم که ناظر به همین آیه است توجهی نمی‌کنند.

استاد برجسته حوزه علمیه قم تصریح کرد: آن‌ها هرچه با نظرشان در توافق است به آن عمل می‌کنند و مستند گفته‌های خود قرار می‌دهند و این مصیبت بزرگی است برای اینکه ما باید به همه آیات الهی ایمان بیاوریم و به آن‌ها عمل کنیم.

وی سومین دلیل انحراف تکفیری‌ها را خطای بزرگ در تفسیر شرک و ایمان دانست و ادامه داد: آن‌ها برخی آیات را برای تکفیر همه مسلمانان مورد استناد قرار می‌دهند و می‌گویند هر کسی که یا علی و یا رسول‌الله می‌گوید و شفاعت می‌خواهد مشرک است و لذا خون و عرض و ناموس او مباح است و هیچ تفاوتی بین افراد کنونی و جاهلیت صدر اسلام قرار نمی‌دهند، بلکه افرادی که امروز هستند را بد‌تر از مشرکان زمان جاهلیت می‌دانند و این در حالی است که مفهوم شرک و ایمان در آیات قرآنی واضح است.

آیت الله مکارم شیرازی تصریح کرد: آیا از مسلمانان کسی هست که اولیای الهی را مساوی خداوند قرار دهد. آیا مسلمانان معتقد نیستند که اولیای الهی به اذن او هر کاری را انجام می‌دهند.

این مرجع تقلید با بیان چند معجزه‌ای که خداوند به حضرت عیسی (ع) نسبت داده است، ابراز داشت: شفای کور مادرزاد، زنده کردن مردگان، آفریدن شبیه پرندگان و نفس روح در آن‌ها و خبر دادن در مورد غیب به اذن خداوند انجام می‌گیرد. آیا این‌ها شرک است و مسیح مشرک بود.

وی ادامه داد: آنچه مورد تأکید است، اینکه کسانی که هم‌عصر عیسی بودند وقتی پیام مسیح را شنیدند خواستار معجزه شدند و مسیح همه معجزات را انجام داد. اگر تکفیری‌ها در عصر مسیح بودند شاید می‌گفتند مسیح چطور این حرف‌ها را می‌زند آن‌ها نمی‌دانند که همه این‌ها به اذن خداوند است ما بر این باوریم که در اذن خداوند مفهوم کامل توحید به خداوند نهفته است.

آیت‌الله مکارم شیرازی ادامه داد: ما با درد بسیار اعلام می‌کنیم آن‌ها از کتاب و سنت جز اندکی را درک نکردند به دلیل آنکه نزد علمای راستین اسلام درس نیاموختند و قرآن و سنت نبوی را به نحو خطا تفسیر می‌کنند و آن‌ها هرگز نخواهند توانست همه علوم اسلامی را داشته باشند، زیرا دریای وسیعی است و شما می‌دانید.

این مرجع تقلید تنها بیان مشکلات و درد‌ها را کافی ندانست، بلکه جست‌وجوی راه‌حل‌ها و درمان‌های مناسب برای ریشه‌کنی این اندیشه‌های افراطی را ضروری دانست و گفت: اندیشهٔ این تکفیری‌ها چهره اسلام را مشوه ساخته، در حالی که جهان امروز تشنه پذیرش اسلام است و همه مومنان و مسلمانان که شهادتین را می‌گویند باید در کنار هم زندگی کنند و دست در دست هم وحدت میان خود را تحقق بخشند و تنها در این صورت است که هیچ بیگانه‌ای نمی‌تواند بر آن‌ها سلطه‌گری کند.

وی ادامه داد: مایه تعجب است که قرآن در مورد «انطاکیه» می‌گوید ما آن‌ها را با افزودن فرد صالحی پشتیبانی کردیم. اگر اضافه کردن یک نفر سبب پشت‌ گرمی و عزت شود و اگر همه مسلمان‌ها متحد شوند خواهید دید که چه عزتی می‌یابند و لذا نباید فراموش کرد که قرآن ایجاد تفرقه و اختلاف را یکی از شعبه‌های شرک تلقی می‌کند.

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به نام‌گذاری امسال از سوی مجامع جهانی به نام سال عاری از خشونت و تندروی گفت: این در حالی است که خون‌هایی ریخته شده و اموال و ناموس مردم مباح شمرده شده و شهر‌ها ویران می‌شود. اما از سوی کشورهای عربی و غربی به راه‌حل نظامی می‌پردازند اگر در آن صادق باشند.

وی تصریح کرد: راه‌حل نظامی گرچه لازم است اما ناکافی است و در کنار آن باید ریشه‌های فکری این گروه‌ها را از بنیان درآوریم و گروهی از جوامع غافل و فریب‌خورده را نجات دهیم.

آیت الله مکارم شیرازی پیشنهاد کرد که دبیرخانه دائمی این کنگره در یکی از شهرهای مهم جهان اسلام با هدف مبارزه فکری و فرهنگی با جریان تکفیر تشکیل شده و اعضای آن نیز علمایی از موسسات فکری و فرهنگی جهان اسلام باشند. که برای ایجاد راه‌حل‌هایی به منظور ریشه‌کن کردن اندیشه‌های افراطی با یکدیگر مشورت کنند.

استاد حوزه علمیه قم در پایان تأکید کرد: مطمئن هستم که علمای اسلام نسبت به آنچه رخ می‌دهد سکوت نخواهند کرد و وظیفه دینی خود را در قبال این جنایات انجام خواهند داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۳ ، ۰۱:۵۶
شیعه کرمانشاه